
شهید علی عرب
۱۴۰۱-۰۸-۲۳
شهید عبدالمطلب اکبری
۱۴۰۱-۰۹-۱۲شهید ادواردو مهدی آنیلی
شهید ادواردو مهدی آنیلی
محل تولّد : نیویورک
محل شهادت : شهر تورینو ایتالیا
تاریخ تولّد : 1333/3/16
تاریخ شهادت : 1379/8/24
نوع شهادت : ترور توسط عوامل صهیونیستی
محل دفن : کلیسای روستای ویلار روزا (قبرستان خانوادگی خاندان آنیلی)
تعداد فرزند : .................
زندگینامه
مهدی آنیلی یا ادواردو آنیلی (به انگلیسی: Edoardo Agnelli) در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ درنیویورک از پدری ایتالیایی و مادری یهودی پا به عرصه دنیا گذاشت مادر وی «مارلا كاراچولو»، یك پرنسس یهودی بود و پدرش سناتور «جیووانی آنیلی»، مرد ثروتمند و معروف ایتالیایی بود. وی مالک کارخانهجات اتومبیلسازی فیات، فراری، لامبورگینی( البته چند سال پیش این کارخانه به مالکیت آئودی آلمان در آمد)، لانچیا، آلفارمو و آیوکو ( ما به نام ایویکو می شناسیم)، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ "لاستامپا" و "کوریره دلاسرا"، باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. علاوه بر اینها، چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها میباشند. میزان ثروت و نفوذ خانواده آنیلی به حدی است که رسانههای ایتالیا از آنها به عنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام میبرند. کارشناسان اقتصادی درآمد سالانه خانواده آنیلی را بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار تخمین می زنند که ۳ برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران در آن تاریخ است. ادواردو تنها فرزند پسر سناتور آنیلی است. تنها خواهرش مارگریتا نام دارد. او ۷ فرزند دارد كه ثمره دو ازدواج او بودند. شوهر اول مارگریتا، آلین الكان یهودی و شوهر دومش سرجه دفالن مسیحی است. ادواردو تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا طی کرد و بعد به کالج آتلانتیک در انگلستان رفت و پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون ایالات متحده با اخذ درجه دکتری فارغ التحصیل شد. او از همان دوران جوانی، علاقهای به اداره ثروت عظیم خانوادگی به روش پدرش نداشت و فقط چند سال مسئولیت اداره باشگاه فوتبال یوونتوس را به عهده داشت که پس از مدتی وی را از كار بركنار كردند و عمویش جای وی را گرفت. در اواخر دهه ۸۰، موضوع انتخاب جانشین برای سناتور آنیلی در شورای رهبری فیات مطرح شد و ادواردو را به دلیل اعتقادات مذهبیاش نامناسب تشخیص دادند، اما در واقع وارث اصلی او بود و باید بهانهای برای كنار گذاشتنش پیدا میكردند. در همین زمان ماجرای ماریندی پیش آمد. در اكتبر ۱۹۹۰ ( پائيز سال 1369 )رسانهها اعلام كردند كه به خاطر حمل ۳۰۰ گرم هروئین، وی را در شهر ساحلی ماریندی در كنیا دستگیر كردهاند. ماجرایی كه اصلاً واقعیت نداشت و پلیس و دادگاه كنیا خیلی زود متوجه اشتباهشان شدند، اما خوراك مطبوعات ایتالیا كه اكثراً زیر نفوذ پدرش بودند، فراهم شد و برخی حتی او را قاچاقچی نامیدند و تبرئه شدنش را به خاطر نفوذ پدرش می دانستنند. بعد از آن با اینكه برخی مطبوعات به اشتباه خود در مورد ادواردو اشاره كردند، اما با گسترش شایعات، افكار عمومی برای معرفی جانشینی غیر از او برای مدیریت فیات آماده شد. در اوایل دهه ۹۰، پسر عمویش "جیووانی امبرتو" را به جانشینی انتخاب كردند. ادواردو نیز مخالفتی نكرد و حتی برای وی نامه نوشت و ضمن تبریك به او توصیه كرد كه بازیچه دست پول پرستان نشود. اما در سال ۹۷، خانواده آنیلی با یك بحران مواجه شد. جیووانی در ۳۶ سالگی، بر اثر سرطان ناشناخته ای درگذشت. جالب اینجاست كه جورجو برادر سناتور آنیلی نیز در سن ۳۶ سالگی به مرگ مشكوكی در سالهای دور كشته شده و سهم او بین بقیه تقسیم گشته بود. شورای رهبری نیز "جاكوب الكان" خواهرزاده وی که از پدری یهودی بود را به جانشینی انتخاب كرد. این انتخاب ادواردو را به شدت ناراحت كرد. او این بار سكوت نكرد و حتی با قدرت در مقابل خانوادهاش كه تصمیم داشتند نام خانوادگی جان الكان را به آنیلی تغییر دهند، ایستاد و اجازه این كار را نداد. وی مصاحبهای با روزنامه "مونیفست" كه متعلق به حزب چپ ایتالیا و به لحاظ سیاسی مخالف پدرش بود انجام داد و به شدت انتقاد كرد. او در این مصاحبه گفته بود که درست بعد از تشییع جنازه پسر عمویش، جاكوب الكان كه هنوز ۲۲ سالش نشده به سمت هیات مدیره فیات منسوب شده بوده و او فكر میكند که این انتخاب، یك سقوط برای دم و دستگاه در بر داشته باشد. این انتخاب برای فیات بسیار منفیه . فیات یک موسسه جدیه, نه یک باشگاه برای 20 ساله ها . رسوایی اخلاقی خواهرزاده یهودی ادواردو آنیلی: 10 آبان 1384 (5 سال پس از مرگ ادواردو) رسانههاي ايتاليايي از رسوايي اخلاقي خواهرزاده يهودي ادواردو آنيلي وارث خانواده آنيلي در ميان مردم ايتاليا پرده برداشتند. باید به ادواردو حق داد که برای افتادن ثروت عظیم آنیلی ها در دست این پسر بچه احساس خطر کرده باشد در یک دست نوشته از ادواردو آمده است که: واضح است که آخرین پیامبر الهی ، محمد(ص) است. برای اینکه این آخرین گفتار و قوانینی است که خداوند نازل کرده تا روز قیامت، بنابراین بعد از اسلام هیچ دین جدیدی نخواهد آمد. ادواردو نگران سوءقصد از سوی صهیونیستها بود و به آقای قدیری گفته بود كه آنها او را به خاطر اسلام آوردنش خواهند كشت و قتل او را به خودكشی، حادثه غیرمترقبه یا بیماری نسبت خواهند داد. و حتی او را به زور در یك درمانگاه روانی خصوصی ویژه میلیاردرها در نزدیكی مرز سوئیس به طور كاملاً مخفی بستری كرده بودند و بالاخره همانطور كه خود ادواردو حدس میزد، در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ (۲۴ آبان ۱۳۷۹) در یك واقعه مشكوك در سن ۴۶ سالگی درگذشت. در آن روز معاون شبكه حمل و نقل تورینو ساوونا، در حال گشتزنی روزانهاش بود كه در میانه راه به اتومبیل فیات كرومای خاكستری رنگی برخورد كه در وسط پل رومانو بدون سرنشین پارك شده بود. چراغ راهنمای ماشین روشن بود و درها قفل نشده بودند. او ابتدا فكر میكند كه اتومبیل دچار نقص فنی شده و راننده آن پای پیاده به تعمیرگاهی در حوالی آنجا رفته است، اما وقتی پرسنل تعمیرگاه از مراجعه چنین شخصی اظهار بیاطلاعی میكنند، فرانكلینی متوجه میشود كه باید اتفاق وحشتناكی افتاده باشد. به محل پارك اتومبیل بازمیگردد و به آرامی از نردههای پل به پایین نگاه میكند و جسد مردی را در ارتفاع یک و نیم متری بر روی پایه پل میبیند كه با صورت بر روی زمین افتاده است. او به سرعت نیروی پلیس را خبر میكند. ساعت ۱۱ نیروهای پلیس بالای سر جسد میرسند. صورت مرد در اثر ضربه به شدت مجروح شده است. اما كارت شناساییای كه در جیب كتش یافت شد، متعلق به ادواردو آنیلی، تنها پسر سناتور جیووانی آنیلی میباشد كه در زیر پل "ژنرال فرانكو رومانو" پیدا شده است. ظاهر قضیه نشان میداد كه وی از روی پل به پائین پرت شده است و رسانهها عمدتا خودكشی را به او نسبت دادند. موضوع مرگ وی از همان روز اول تا چند روز در راس اخبار قرار گرفت و هزاران سایت اینترنتی، روزنامهها و شبكههای تلویزیونی در مورد درگذشت او اخباری را پخش كردند. این رسانهها، "ادواردو" را فردی حساس، گوشهگیر، منزوی، خجالتی، معتاد و بیمار توصیف كردند، اما در میان حجم عظیم اخبار منتشره، خبری از انجمن فارغالتحصیلان ایتالیا منتشر شد كه ادواردو را یك مسلمان شیعه معرفی كرد و ادعا نمود كه وی توسط عوامل صهیونیست به شهادت رسیده است. اما علیرغم ارسال این خبر برای رسانههای مختلف، هیچكدام حتی اشارهای هم به آن نكردند. قاضی پرونده، یك روز پس از مرگ وی اعلام كرد كه او خودكشی كرده است که بنابراین تحقیقات خاصی انجام نشد و جسد وی بدون كالبد شكافی در همان روز دفن شد. دكتر "ماركو باوا" كه یكی از دوستان ادواردو میباشد، میگوید؛ «برای من عجیب است كه چهطور وی را كالبد شكافی نكردند. در حالی كه اینجا اگر سگها و گربهها در كنار خیابان بمیرند، كالبد شكافی میشوند.» یكی از دوستانش از مسلمانان ایتالیا خواست دست به اقدام حقوقی زده و از دستگاه قضایی ایتالیا بخواهند كه در مورد احتمال قتل او تحقیق كنند. وی میگفت که من حاضرم شهادت دهم كه ادواردو آنیلی مسل مان بود و شخصا به من گفت كه از كشته شدن توسط صهیونیستها بیم دارد و تاكید كرد كه صهیونیستها بالاخره او را ترور خواهند كرد و آنرا یا به بیماری و یا به خودكشی و حادثه غیرمترقبه نسبت خواهند داد
خاطرات
ماجرای شیعه شدن ادواردو و نحوه آشنای اش با آقای قدیری ابیانه رایزن مطیوعاتی سفارت ایران در ایتالیا از زبان دکتر قدیری ابیانه ***به نام خداوند قویتر از ناوهای امریکا...! *** آقای دکتر! شما جزء معدود افرادی هستید که شهید ادواردو آنیلی را از نزدیک میشناختید. چگونه با او آشنا شدید؟ قدیریابیانه: من بعد از انقلاب رایزن مطبوعاتی بودم. زمان گروگانگیری خیلی اخبار راجع به ایران بود من هم شبانهروز فعال بودم. یک روز از شبکه دوی تلویزیون ایتالیا تماس میگیرند میگویند ما میخواهیم یک میزگرد با حضور شما و مسئولان مطبوعاتی سفارتخانههای امریکا و عراق برگزار کنیم. آن زمان هم ناوهای امریکایی در خلیج فارس آرایش تهاجمی گرفته بودند و هر آن احتمال حمله به ایران میرفت. یعنی جوّی بود که رسانهها احتمالش را میدادند. من هم گفتم من حاضر نیستم با دیپلماتهای امریکایی و عراقی پشت یک میز بنشینم اما اگر به عنوان خبرنگار حاضر بشوند میتوانم. یعنی هر سه به عنوان خبرنگار باشیم نه دیپلمات. آنها هماهنگ کردند. روز 24 فروردین 1359در یک ساعت مهم این برنامه پخش شد. ادواردو این مناظره را دیده بود. من مناظره را اینطور شروع کردم: «به نام خداوند قویتر از ناوهای امریکا...!» روایتی از آشنایی با پسر معروفترین خانواده ایتالیایی / ادواردو چگونه شیعه شد؟ *** آشنایی با پسر معروفترین خانواده ایتالیایی *** موفقیت من در این مناظره و شکست آن دو نفر برای همه ملموس بود. خیلیها از این جمله خوششان آمده بود. خود ایتالیاییها تماس میگرفتند و تبریک میگفتند. هفته بعد یکشنبه که آنجا تعطیل هم بود دربان محل اقامت ما تلفن میزند. میگوید جوانی آمده با شما کار دارد. من هم شبانهروز حتی شنبه و یکشنبه هم کار میکردم. آن یکشنبه را برای خانواده گذاشته بودم. گفتم به او بگویید لطف کنند فردا به سفارت بیایند. او هم نمیخواست به سفارتخانه بیاید تا شناخته نشود. دربان دوباره زنگ میزند عنوان میکند که این جوان میگوید به قدیری بگو که خدا هر در بستهای را میگشاید. تا این را میگوید گفتم در را باز کن بیاید. به استقبالش رفتم. با یک موتور سیکلت گازی کهنه آمده بود. گفتم فرمایشتان چیست؟ گفت من ادواردو آنیلی هستم. آنیلیها هم معروفترین خانواده ایتالیا هستند. صاحب چندین شرکت خودروسازی از جمله فیات و کمپانی از جمله باشگاه یوونتوس بودند. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی داشته باشم گفتم شما با آن خانواده معروف آنیلی نسبتی داری؟ گفت بله من پسرشان هستم. گفتم پس این موتور چیست؟ گفتم این موتور برای دربان ماست این را گرفتم تا شناسایی نشوم. گفت مصاحبهات را دیدم و من مسلمان هستم کی و کجا مسلمان شده بود؟ قدیریابیانه: ادواردو گفت من بیست ساله بودم. چهار سال قبل از انقلاب در دانشگاه پرینستون امریکا در کتابخانه قدم میزدم کتابها را تورق میکردم تا یک کتابی را انتخاب کرده و بخوانم. چشمم به قرآن خورد کنجکاو شدم. کتاب را باز کردم و با خواندن چند آیه احساس کردم این نمیتواند کلام بشر باشد. چون پدرش مسیح کاتولیک و مادرش یهودی صهیونیست بود. بنابراین با انجیل و تورات و همچنین عقاید مسیحیت و یهودیت آشنا بود. گفت قرآن را گرفتم و خواندم و دیدم میفهمم، تصمیم گرفتم مسلمان بشوم. خلاصه همانجا با هم دوست شدیم. چند جلسه با او راجع به تشیع صحبت کردم که شیعه شد. سال بعد یعنی 7 فروردین 1360 در ایران با امام ملاقات داشت که امام هم پیشانیشان را میبوسد. از آنجا هم به نماز جمعه میرود و صف اول نماز حضور پیدا میکند. دكتر قدیری ابیانه كه از دوستان صمیمی ادواردو بود، در مصاحبهای كه در مورد ادواردو با او داشتند اظهار داشت؛ «من یقین دارم كه ادواردو آنیلی، همانطور كه خود پیشبینی كرده بود، كشته شده است و تحقیقات دوستان ما نیز نشان میدهد كه او تا آخرین لحظه بر ایمان اسلامی خود پایدار مانده بود، بلكه درصدد مسلمان كردن دیگران نیز برآمده بود و حتی دو روز قبل از فوتش با دو كشیش در استان توسكانا در مورد اسلام ملاقات داشت و به همین مناسبت از یكی از دوستان مسلمان خود خواسته بود تا تفاسیری را كه در مورد آیه "جاء الحق و ذهقالباطل ان الباطل كان ذهوقا" وجود دارد در اختیار او قرار دهد.» وی در صحبتهایش اشاره میكند كه ادواردو همواره به دنبال این بود كه دوستان و بستگانش را با اسلام آشنا كند در یكی از سفرهایش به ایران، یكی از دوستانش را با خودش آورده بود و به وی گفته كه او را تا مرز اسلام آوردهام، جالب است كه آن دوستش هم پسر سلطان شراب ایتالیا بود كه بعد از سلسله بحثهایی، او هم اسلام آورد و مسلمان شد. یعنی اینكه فرزند بزرگترین تولید كننده و صادر كنندهِ شراب ایتالیا از طریق ادواردو مسلمان شد. الان او هم دقیقا مثل آنیلی شهید شده است
وصیت نامه
شهید آنیلی در نامهای به پاپ نوشته بود من دوستدار ظهور حضرت مهدی هستم و باید دعا کنیم تا برای ظهور حضرت مسیح اول امام زمان(عج) ظهور کند، چرا که بعد از ظهور حضرت مهدی مسیح خواهد آمد. **همیشه میگفت ای کاش ۱۴ قرن قبل زودتر به دنیا آمده بودم.
اهداف و سلوک
او سفری به مشهد داشت و به زیارت حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) رفته بود. برای اولین بار كه به مشهد رفته بود، به او گفته بودند كه چون اولین بار است كه به زیارت میروی، هر آرزویی داشته باشی برآورده میشود. وقتی از او پرسیدند كه از امام رضا چه خواستی، وی گفته از او خواستم كه قلب پدرم را نسبت به من مهربان كند. خانوادهاش به شدت دنبال این بودند که هر رابطهای که بین او و جهان اسلام است قطع بکنند مثلاً به یکی از بچههای مسلمان که با او دوستی داشت پیشنهاد کرده بودند که ما به تو ماهیانه 5000 دلار میدهیم، ماشین هم در اختیارت میگذاریم کار هم اگر بخواهی به تو میدهیم به شرط قطع رابطه با ادواردو و او نپذیرفته بود و بعد از آن فشارها شروع شد؛ روزی نبود که پلیس به خانهاش وارد نشود، این فشارها بود تا این رابطه قطع شود. خیلی از دوستان ایتالیاییاش را که با او رابطه داشتند خریدند و رابطهشان را قطع کردند، تا از طریق این فشارها و منزوی کردن او موجب تغییر روشاش شوند مثلاً در مورد آقای حسین عبدالهی که ادواردو هر روز او را میدید، پدر ادواردو به او گفته بود تو دوستی با پسر « راکفلر» را رها کردی رفتی با این عبدالهی دوست شدی. ( طبق برآورد های انجام شده راکفلرها ثروتمند ترین خاندان در چند قرن اخیر بوده اند که ثروت هنگفتی از نفت به دست آوردند.) ادواردو نسبت به مسایل جهان اسلام هم بسیار حساس بود، مثلاً وقتی میدید که مسلمانان در فلسطین آن طور کشته میشوند میگفت: من تکلیفم چیست؟ من نمیتوانم همین طور بنشینم و نگاه کنم. مرتب این طرف و آن طرف زنگ میزد، و تماس میگرفت. در زمان جنگ ایران و عراق زمانی که عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده میکرد و این کار به حمایت آمریکا انجام میشد رفته بود و با یکی از مقامات عالی رتبهِ آمریکا در کاخ سفید ملاقات کرده بود، به او گفته بود که شما چرا با ایران دشمنی میکنید و از عراق حمایت میکنید و از جنایات صدام گفته بود یک بار در آمریکا به بازدید یک کارخانهِ هلی کوپتر سازی رفته بود و مقامات کارخانه و ژنرالهای ارتش آمریکا توضیح میدادند، در بازدید به یک هلی کوپتر میرسند که در موردش میگویند این هلی کوپتر همهِ تکنولوژی برتر جهان در آن جمع است و پیشرفتهتر از آن ساخته نشده و در توضیح همه میگویند که از همان هلی کوپترهایی است که در جریان طبس به کار رفته است. ادواردو میگوید در طبس که این هلی کوپترهای آمریکایی شکست خوردند و آن ژنرال آمریکایی هم در پاسخش میگوید خدای آنها از هلی کوپترهای ما قویتر بود. بعد او برای یکی از دوستان ما گفته بود که با تمام سختیها و مصائبی که به من وارد میشود هر از چند گاهی چنین جمله هایی من را سر حال میآورد. ادواردو میگفت: کارخانه فیات هزینهِ گزافی خرج تبلیغات میکند تا این نوع ماشین داشتن را به عنوان یک ارزش مطرح کند. او این نوع تبلیغات را به عنوان یک ضد ارزش مطرح میکرد یا مثلاً میگفت بسیاری از افراد برای اینکه به من نزدیک شوند و به من ابراز دوستی کنند میآمدند و مثلاً میگفتند اگر نامزد ما را میپسندی مشکلی نیست با او باشی. او حتی اینقدر به اسلام علاقه داشت كه زمانی كه در ایتالیا یك مؤسسهِ انتشاراتی تصمیم گرفت كتاب سلمان رشدی را به ایتالیایی چاپ و منتشر كند، او وقت ملاقات میگیرد و به دیدن ناشر میرود و از او میخواهد كه این كتاب را منتشر نكند، ناشر بعد از صحبتهای او خیلی متعجب میشود. یکی از بچههای سابق انجمن اسلامی دانشجویان ایتالیا تعریف میکرد که در آن شرایطی که منافقین در ایتالیا فعالیت داشتند، ما درگیری هایی با آنها پیدا کردیم و پلیس هم ما را دستگیر کرد ولی بعد از چند وقت وکیلی آمد و مارا آزاد کرد، بعد ما فهمیدیم که آن وکیل را ادواردو فرستاده بود. به هر حال هر کاری که از دستش بر میآمد برای حمایت از انقلاب و اسلام انجام میداد